بینندگان فینال جام جهانی زنان رکورد مردان را شکست
تاریخ انتشار: ۱۸ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۳۴۳۳۵۳
جام جهانی ۲۰۱۹ زنان در فرانسه که با قهرمانی تیم ملی آمریکا به اتمام رسید و مخاطبان زیادی را نیز به خود جلب کرد، با درخشش ستارهها و اظهارات جنجالیشان موجب شکلگیری جنبشهایی شد که از جمله تازهترین آنها میتوان به جنبشی موسوم به «دستمزد آنان را بیشتر کنید»، اشاره کرد.
اما پس از بسته شدن پرونده این تورنمنت مهیج آیا همچنان آمار و ارقام مرتبط با آن میتواند آتش این جنبشهای حمایت از زنان را شعلهورتر کند؟
پاسخ اینجا است: تیم ملی فوتبال زنان آمریکا با دفاع از عنوان قهرمانی خود در جام جهانی زنان، افتخار … و علاوه بر این، پایانی قدرتمند برای نرخ مخاطبان تلویزیونی شبکه فاکس به ارمغان آورد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فینال یکشنبه هفته جاری یکی از پر بینندهترین مسابقات فوتبال در تاریخ ایالات متحده بود و چیزی در حدود ۱۴.۳ میلیون مخاطب را پای پخش زنده (شامل پخش زنده اینترنتی) نشاند و بدین ترتیب با ۲۲ درصد افزایش، رکورد فینال جام جهانی سال گذشته مردان را که ۱۱.۴ میلیون بیننده داشت، شکست.
علاوه بر این، فینال جام جهانی زنان از طریق شبکه تله موندو دیپورتس (وابسته به شبکه ان بی سی) روی آنتن رفت و موجب شد تا این شبکه نیز آمار و ارقام تاریخی را از حیث تعداد بیننده (به طور میانگین ۱.۶ میلیون بیننده) ثبت کند.
این رقم فینال مهیج جام جهانی زنان را به پر بینندهترین بازی تاریخ این تورنمنت در یک شبکه تلویزیونی اسپانیایی زبان نیز بدل کرد؛ این رقم نسبت به فینال جام جهانی ۲۰۱۵ که میانگین ۱.۲۷ میلیون بیننده را ثبت کرده بود، ۲۲ درصد افزایش داشت.
بیشترین دستمزد و پاداش هر کدام از بازیکنان تیم ملی زنان آمریکا برای بردن جام جهانی ۲۰۰ هزار دلار است و این در حالی است که این بازیکنان میتوانند درآمدی معادل ۱.۱ میلیون دلار داشته باشند؛ به عبارت دیگر با توجه به آمار و ارقام بینندههای تلویزیونی و از همه مهمتر این حقیقت که در فاصله سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۸ درآمدهای ناشی از بلیت فروشی تیم زنان آمریکا ۵۰.۸ میلیون دلار بوده و همین رقم برای فوتبال مردان ۴۹.۹ میلیون دلار گزارش شده است، میتوان تبعیض جنسیتی را به شکلی ملموس مشاهده کرد.
با این وجود، فینال یکشنبه همچنان با رقم کلی بینندههای فینال سال ۲۰۱۵ مقابل ژاپن تفاوت چشمگیری داشت چرا که آن دیدار به دلیل برگزاری در کانادا به هنگام غروب برگزار شد و ۲۵ میلیون مخاطب را جذب کرد.
منبع: ایرنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۳۴۳۳۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
توهین در آزادی، فرصتی دوباره برای احیای حقوق زنان در ورزشگاهها
توهین یک مرد به خانمهای حاضر در ورزشگاه آزادی، فرصت اعتراض دوبارهای به مخالفان حضور زنان در استادیومها داده است.
به گزارش خبرورزشی، حواشی دیدار پرسپولیس و سپاهان کماکان ادامه دارد و بیش از همه حول توهینهای مردی میگذرد که سخنان او هیچ خریداری نداشت.
اما اگر از حکم کمیته انضباطی (ممنوعیت ۱۰ ساله برای ورود به ورزشگاهها) و اینکه چهقدر قابلیت اجرایی دارد بگذریم، موضوع از ابعاد دیگری نیز قابل بررسی است:
اول اینکه چرا صحبتهای یک تماشاگر پای دیگر تماشاگران و حاضران نوشته میشود؛ مگر در برخورد با راننده متخلف باید شرایط را برای دیگر رانندگان تنگ کرد یا جُرمِ ورزشکار خاطی را همه ورزشکاران گردن میگیرند که حالا برای این خطا و بیحرمتی، عدهای دوره افتادهاند که مسئله را با محوریت هوادار و تماشاگر و کلیت فوتبال بررسی کنند؟
دوم آنکه مگر حرمت و کرامت انسانی محدود به زنان است که بسیاری برای پیشبرد اهداف و دغدغههای خود، جایگاه زن را بهانه کردهاند و بهطور هماهنگ مسئله را از این زاویه بررسی میکنند؟ مگر توهین وابسته به جنس و نقش توهیندیده است که عدهای به اسم حمایت از زن و حراست از جایگاه او، جلو افتادهاند و تازه برای همین بهانه هم به فکر حذف زنان از استادیوم هستند؟ یعنی اگر بیحرمتیِ مشابهی بهجای زن، به گروه عظیم دیگری مثلن قشر کارگر اتفاق افتاده بود، دلواپسان ابتدا غم نان کارگر را به سینه میزدند و در مرحله چارهجویی، حذف کارگران از استادیوم را تجویز میکردند؟ هرچهقدر واکاوی اتفاق پیشآمده با محوریت «توهیندیده» عجیب است، جستوجوی راهحل در همین سمت ماجرا عجیبتر و چه بسا خندهدار به نظر میرسد! من خطا کنم و تو مجازات شوی در کدام عدالتخانهای تعریف شده؟
سوم و مهمترین، بررسی موضوع در بعد کلان و از زاویه فرهنگی و اجتماعی است؛ اینکه چرا مردی چنین افکار و ادبیاتی دارد، جدای آنکه از مسئولیت او در این بیحرمتی ذرهای نمیکاهد، برگرفته از فرهنگ مردسالار و زنستیزی است که متاسفانه کماکان در جامعه وجود دارد. البته که ارتقای فرهنگی در مسئله برابری زن و مرد، نه آسان است، نه در کوتاهمدت قابل انجام و نه موضوع این نوشتار، اما نقش ورزش، فوتبال و استادیومها در همین فقره قابل بررسی است؛ وقتی مردان در استادیوم سهم بیشتری دارند، جایگاه بهتری دارند و نزدیکتر مینشنیند، بدون حسابوکتابِ خاصی مشمول شرایط بهتری شدهاند که در ادامه همان تفکر جنس دوم(!) است.
هرچهقدر بدبینیمان نسبت به بهانه تازهمتولدشدهای به نام «مشکلات زیرساخت» را کاهش دهیم، باز هم میتوان در همین شرایط تفکیکِ جایگاه زنان، وضعیت برابر و بهتری برای آنان بهوجود آورد. اگر خانوادهها نمیتوانند کنار یکدیگر تماشاگر مسابقه موردعلاقهشان باشند، میتوان لااقل سهم یکسانی برای زن و مرد در نظر گرفت. اینکه از یک ورزشگاه مثلن ۵۰هزار نفری، ۴۸هزار بلیت را به مردان تخصیص دهیم و فقط ۲هزار بلیت برای خانمها آزاد کنیم و ایشان را در بدترین سکوها بنشانیم، جز اینکه ادعا کنیم مجوز حضور زنان را صادر کردهایم چه حاصلی داشته است؟
یادآور میشود استقبال پرتعدادتر مردان برای تماشای فوتبال حق بیشتری برای آنان ایجاد نمیکند. در وضعیت تفکیکشده فعلی، تصمیمگیرندگان باید با شمالی و جنوبی (یا شرقی و غربی) کردن استادیوم و ورودیها، مساوات را برای زنان در فرصت و حق انتخاب فراهم کنند تا هم برای تهیه بلیت با مشکلات عدیده کنونی مواجه نباشند و هم همانند مردان امکان انتخاب بلیت با توجه به جایگاه و فاصله از زمین داشته باشند.
و در پایان؛ این تاکیدِ یادداشت روزنامه کیهان که شرایط ورزشگاهها به گونهای است که بسیاری از خانوادهها نه خود به ورزشگاه میروند و نه اجازه حضور فرزندانشان را میدهند، نکته دقیقی است که چارهاش نه در حذف زنان یا گوشهنشینیِ آنها، که اقدام فوری جهت فراهم کردن فرصت برای همین خانوادههای علاقهمند مورداشاره کیهان است. اینکه میگویند مگر نگفتید ورود زنان جو ورزشگاه را بهتر میکند اما دیدید که نکرد و گفتیم که نمیکند، ماهیگرفتن از آب گلآلودی است که فدراسیون فوتبال با مدلی که برای حضور زنان در پیش گرفته مسبب آن است. فراموش نکنیم آنهایی که مدعی بودند حضور زنان میتواند موجب بهبود وضعیت فرهنگی استادیومها شود، سینما و شهربازی و بازار و دهها مثال دیگری را نشان میدادند که روش کنونی جانمایی زنان هیچ شباهتی به آن مثالها ندارد! البته که ورزشگاهها بهخاطر چنددهه مردانه بودن شرایط متفاوتی دارند، اما راه اصلاح، در استمرار این وضعیت یا تغییر معیوب آن نیست.
کانال عصر ایران در تلگرام